ای مانده من از جمال تو فرد
ای مانده من از جمال تو فرد
هجران تو جفت محنتم کرد
هجران تو جفت محنتم کرد
چشمیست مرا و صدهزار اشک
چشمیست مرا و صدهزار اشک
جانیست مرا و یک جهان درد
جانیست مرا و یک جهان درد
گردون کبودپوش کردست
گردون کبودپوش کردست
در هجر تو آفتاب من زرد
در هجر تو آفتاب من زرد
در کار تو من هنوز گرمم
در کار تو من هنوز گرمم
هان تا نکنی دل از وفا سرد
هان تا نکنی دل از وفا سرد
جفت غمم و خوشست آری
جفت غمم و خوشست آری
اندی که منم ز درد تو فرد
اندی که منم ز درد تو فرد
با منت چون تویی توان ساخت
با منت چون تویی توان ساخت
زهر غم چون تویی توان خورد
زهر غم چون تویی توان خورد